دیکشنری
داستان آبیدیک
مقید شده
english
1
civil engineering construction
::
Constrained
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
مقیاس گذاشتن
مقیاس لگاریتمی
مقیاس معادل
مقیاس نسبی
مقیاس نشانههای سرگیجه
مقیاس نقشه
مقیاس نما
مقیاس نه بخشی
مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده
مقیاس وضعیت گسترش یافته ناتوانی
مقیاس کردن
مقیاس کسری
مقیاس کناری
مقید
مقید التداول
مقید شده
مقید کردن
مقید کردن (حیوان)
مقیم
مقیم بودن
مقیم خارجه
مقیم کردن
مگ
مگا
مگا چرخه
مگا هرتز
مگاپیکسل
مگاذره
مگاهرتز
مگر آنکه خلاف آن آمده باشد
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید